به طور کلی پدیده خانه های مجردی، نوعی سبک زندگی در نتیجه اقتضائات محیطی و زمانی است.سکونت در خانههای مجردی در دانشجویان به وفور مشاهده میشود. افرادی که زندگی در خوابگاههای کوچک و بدون امکانات دانشگاهها را که بزرگترین مشکل آن شلوغی و سر و صداست را رها کرده و با زحمت فراوان و هزینههای بالا به زندگی در این خانهها روی میآورند. فقط کافی است نگاهی به در و دیوار شهر تهران به ویژه در مرکز شهر بیندازید تا با انواع و اقسام درخواست همخانه با شرایط مختلف مواجه شوید.
همچنین بسیاری از افراد شاغل که خانوادههایشان ساکن شهر دیگری هستند ساکنین دیگر این خانهها را تشکیل میدهند اما در هر دوموردی که نام برده شد زندگی در خانه مجردی کاملا موقتی است و مشکل اصلی با افرادی است که خودشان این نوع زندگی را بر میگزینند.
تقلید کورکورانه در کنار بیتوجهی به واقعیتها
در حال حاضر میتوان گفت خانههای مجردی مهر تأییدی است بر تغییر سبک زندگی و تغییر فرهنگ جوان ایرانی. زمانی در جامعه ما وقتی یک نفر میخواست به سمت زندگی در خانه مجردی برود در افکار عمومی یک محدودیتی روی شخص بود اما اکنون این محدودیت در جامعه ما به ویژه در شهرهای بزرگ کاهش یافته است.
در حال حاضر میتوان گفت خانههای مجردی مهر تأییدی است بر تغییر سبک زندگی و تغییر فرهنگ جوان ایرانی
یکی از مهمترین مسائلی که در رابطه با رشد خانههای مجردی باید در نظر گرفته شود این است که تعداد زیادی از جوانان بدون هیچ دلیلی بلکه تنها به خاطر دورنمایی که از زندگی یک جوان غربی دارند به این سبک زندگی روی آوردهاند. بی آنکه توجه شود این پدیده حتی در کشورهای غربی نیز با ایجاد بسترهای فراوان و با در نظر گرفتن نظام حاکم گسترش یافته است.
اما با همه این موارد امروز شاهد تلاشهای بسیار کشوهای غربی برای کاهش این پدیده و بازگرداندن ارزش حقیقی خانواده به آن هستیم. اما جوان ایرانی امروزی بی آنکه حقیقت امر را دریابد کورکورانه از سبک زندگی یک جوان غربی پیروی میکند و در دام انواع و اقسام مشکلات گرفتار میشود.
در كشورهای غربی در پایان دوره دبیرستان جشن استقلال برگزار میشود كه خانوادهها در آن ملزم میشوند به اینكه نوجوانان را مستقل كنند. از یك دورهای، مثلاً ۱۸سالگی، هم دختران و هم پسران در بعضی ایالتهای آمریكا یا كشورهای دیگر، باید از خانوادهشان جدا شوند و تحت حمایت دولت تمرین استقلال كنند تا بتوانند به عنوان یك فرد موثر در اجتماع ایفای نقش كنند. جوامع غربی ۵۰ سال است كه با این پدیده روبهرو هستند و برایش برنامهریزی كردهاند. به گونهای که حتی اگر پدر و مادری بخواهند با استقلال فرزندان مخالفت كنند، حاكمیت به نفع فرزندان اقامهی دعوا میكند. البته این پدیده در غرب هم پدیدهی دیرپایی نیست، اما سازگاریشده است، به دلیل اینكه تبدیلش كردهاند به جریان غالب و حالا دیگر این مسأله برایشان حالت مشكل و بیماری را ندارد.
بنابراین باید به جای تقلید از رسانههای دیداری غرب از تقلید کورکورانه بپرهیزیم چراکه خود این کشورها سالهاست که با تبعات این نوع فرهنگ دست به گریبان هستند.
برگرفته از بخش اجتماعی سایت تبیان
آخرین نظرات